سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه] بازدید امروز: 3 کل بازدیدها: 14046
دستهایی رو به آسمان
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || لوگوی وبلاگ من || دستهایی رو به آسمان

|| لینک دوستان من ||

|| ||

|| مطالب بایگانی شده || تاریخ عاشورا
آغاز کلام با غدیر
مباهله رسول
ولایت علی (ع)
عروج رقیه
شب قدر
شهادت آب

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
بغض شکسته
نویسنده: مینو(پنج شنبه 85/11/5 ساعت 7:18 عصر)

 

 

 

 

وقتی که دست کوچک دختر اشاره شد
چشمان خون گرفته بابا ستاره شد

آهسته از کنار لبش می چکید خون
با یک نگاه بند دل اشک پاره شد

چشمی به سوی خیمه و چشمی به سوی او
شاید برای قلب ترک خورده چاره شد

می گفت با نگاه پر از اضطراب و درد
باید پر از تبلور صبری دوباره شد

باید فراز نیزه و شمشیر و تیر و درد
در فکر حال کودک بر گاهواره شد

با آیه هایی از لب و دندان برای او
یک سوره خواند ، کار هزار استخاره شد

ناگاه در میانه آن ازدحام نحس
پیراهن قدیمی خورشید پاره شد

آه از نهاد حنجره صبر، گر گرفت
بغضی شکست، حنجره ای اشکواره شد

خورشید بر فراز نی از عشق می سرود
انگار لحظه های زمین استعاره شد...


 



نظرات دیگران ( )

<      1   2   3   4      >